استخر...

استاتوسکده وغمگین سرای من

بہ نام کسے کہ پاکتر از شبنم بہار است~بہ ﺳﻼمتے ﺍﻭنے کہ ﺭﻓﺘﻮ ﺗﻨﻬﺎﻡ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯﻡﺗﺎﺭﯾﺦ ﺗﻮﻟﺪﺵ رمز گوشیمہ

پسره به دختری که تازه باهاش دوست شده بود میگه:
امروز بیا خونمون؟
- مامانم نمیذاره با چه بهونه ای بیام؟
- بگو میرم استخر...
دختره اومد خونه پسره!!!
- تو اومدی استخر باید موهات خیس باشن، برو حموم موهاتو خیس کن!!!
دختره میره حموم،پسره به دوستاش زنگ میزنه...
پسره ودوستاش یکی یکی...!!
آخری که رفت حموم، نه 1ساعت نه2 ساعت، موندتوحموم...
دیدن دیرکرد...
رفتن حموم. دیدن دختره وپسره رگ دستشونو زدندو گوشه حموم افتادن
روی دیوار حموم نوشته:
نامردا خواهرم بود...
دوست دختر شما خواهر یکی دیگه هست ...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در 8 دی 1394برچسب:,ساعت7:29توسط مصیب پورکهنوجی | |